خانه عنکبوت (قرآن)در قرآن کریم از باب تشبیه آیاتی در باره خانه عنکبوت وجود دارد که به آنها اشاره میکنیم. ۱ - سستسی خانه عنکبوتخانه عنکبوت، بی بنیاد و سستترین خانهها است. "... وان اوهن البیوت لبیت العنکبوت.. در حالی که سستترین خانههای خانه عنکبوت است اگر میدانستند " لانه عنکبوت که از تعدادی تارهای بسیار نازک ساخته شده نه دیواری دارد، نه سقفی، نه حیاطی و نه دری، اینها همه از یک سو. از سوی دیگر مصالح آن بقدری سست و بی دوام است که در برابر هیچ حادثهای مقاومت نمیکند. اگر نسیم ملایمی بوزد تار و پودش را درهم میریزد! اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشی میکند! کمترین شعله آتشی به آن برسد نابودش میسازد. حتی اگر گرد و غبار بر آن بنشیند پاره پاره میشود و از سقف خانه آویزان میگردد. ۲ - تشبیه قرآنیپذیرش دوستی و ولایت غیر خداوند، چونان انتخاب خانهای مانند خانه عنکبوت، در سست بنیادی است. "مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتـا وان اوهن البیوت لبیت العنکبوت.. مثل کسانی که غیر از خدا را اولیای خود برگزیدند، مثل عنکبوت است که خانهای برای خود انتخاب کرده در حالی که سستترین خانههای خانه عنکبوت است اگر میدانستند " معبودهای دروغین این گروه نیز نه سودی دارند و نه زیانی، نه مشکلی را حل میکنند، و نه در روز بیچارگی پناهگاه کسی هستند. درست است که این خانه برای عنکبوت با آن پاهای بلند و طولانیش هم مرکز استراحت است و هم در و دکان و دامی برای صید حشرات و تحصیل غذا. ولی در مقایسه با خانههای حیوانات و حشرات دیگر بی نهایت سست و بی دوام است. کسانی که غیر خدا را تکیه گاه خود قرار دهند تکیه آنها بر تار عنکبوت است. آنها که غیر از خدا را معبود خویش برگزینند تکیه آنها بر تار عنکبوت است تخت و تاج فرعونها، اموال بی حساب قارونها، قصرها و گنجهای شاهان، همه مانند تارهای عنکبوت است. بی دوام، سست، غیر قابل اعتماد و ناپایدار در برابر طوفان حوادث. تاریخ نیز نشان میدهد که به راستی هیچ یک از این امور نمیتواند تکیه گاه انسان گردد. ولی آنها که بر ایمان و توکل بر خدا تکیه میکنند تکیه بر سد پولادین دارند. ۳ - وجوه شباهتاولیایی هم که مشرکین برای خود گرفتهاند تنها از ولایت، اسمی دارند، برای اینکه نه نفعی میرسانند و نه ضرری، نه مالک مرگی هستند و نه حیاتی، و نه نشوری. مورد مثل، همان مساله اتخاذ آلهه است، پس اگر در آیه مورد بحث به جای کلمه آلهه اولیاء را آورد، برای این است که بفهماند که اصولا داعی مشرکین در پرستش خدایان مساله ولایت است، زیرا مشرکین میپنداشتند که بتها در کار آنان ولایت دارند، و امور آنان را تدبیر میکنند، خیر را به سوی آنان جلب نموده و شر را از ایشان دور میسازند، و در باره آنان شفاعت میکنند. در آیه مورد بحث علاوه بر نکتهای که گذشت، نکته دیگری هست، و آن این است که: با اطلاقی که دارد تمامی اقسام شرک را شامل میشود، و روی سخنش با تمامی کسانی خواهد بود که حتی در یک امری از امور خود به غیر از خدا ولیی بگیرند و به آن تکیه کنند، و آن را مستقل در اثر خود بدانند، البته آن اثری که از وی توقعش را دارد، هر چند که آن ولی بت نباشد. بلکه آیه شریفه شامل ولایت کسی نمیشود که برگشت ولایتش به ولایت خدا باشد، مانند ولایت رسول، و امام و مؤمنین، چون اگر کسی رسول و یا امام و یا مؤمنی را ولی خود بداند، در حقیقت خدا را ولی خود خوانده، برای اینکه ولایت آنان در طول ولایت خدا است، و خود خدا ایشان را ولایت داده، و آیه" و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون" این اطلاق را تایید میکند. ۴ - پانویس۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۳۰۰، برگرفته از مقاله « خانه عنکبوت » ردههای این صفحه : خانه | موضوعات قرآنی
|